*بزرگداشت حکیم فردوسی ۲۵ اردیبهشت خجسته باد.*
عکس: منوچهر بسحاق
آنچه در پی می آید پیام پروفسور فرهودی به مناسبت ۲۵ اردیبهشت و بزرگداشت فردوسی قدوسی است. شاهنامه کتابی سراسر آموزه های اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی است. در طی سال های اخیر توجه به خداوندگار سخن پارسی هر روز بیشتر شده است. نشر کتاب هایی در مورد شاهنامه و حکیم توس، برگزاری نشست های علمی، برگزاری جلسات شاهنامه خوانی و… نشان از این است که انسانهای بسیاری به دنبال یافتن سوالات خود از این سرچشمه بزرگ هستند.
توجه ویژه فردوسی به طبیعت و زندگی، از مورچه و درخت تا اصول بنیادین زندگی، مبنای کتب و مقالات بسیاری است که هر روز منتشر می شود. این مطلب پنجره ای از شاهنامه که به سمت محیط زیست است را به زیبایی گشوده است. خواندنش را به شما عزیزان توصیه می کنم.
منوچهر بسحاق
شاهنامه و محیط زیست
حماسه پاسدارنده فرهنگ ایران زمین تنها در بر دارنده نبردها، پهلوانیها، دلدادگیها، سوزها و دردها، اندیشههای دینی و… نیست. در شاهنامه بنیانهای اندیشه فرزانه طوس را در این یادگار کهن ادب پارسی را در زمینه پاسبانی از سپهر جاندار و بیجان را میتوان یافت.
شاهنامه به گفته خداوندگار حماسه جهان
بود بیت شش بار بیور هزار
سخنهای شایسته غم گسار
در این شصت هزار بیت نامه
نامور شهریار، سرودههای فراوانی در وصف اسب و شیر و
پلنگ و نهنگ آمده است به عنوان نمونه آنجا که در نبرد
اشکبوس و رستم، او را با
جانداران تنومند و پرتوان
سنجیده است:
به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ
پیاده بیایند هنگام جنگ
نگاه حکیم فردوسی به مهربانی به حیوانات
اما شاید یکی از نامورترین سرودههای وی آنست که ما را از آزردن مورچگان نیز باز میدارند و این به میفهماند که از دیدگاه فردوسی بزرگ آزردن یکی از کوچکترین جانداران ناشایست است چه رسد به کشتن و از میان برداشتن دیگر جانداران ….
سیه اندرون باشد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
سه گانه ی اسطوره ها و پهلوان سیستانی، دهقان زاده، حکیم خوش ذوق و وطن پرست باژی و دلاورمردان شاهنامه خوان و شاهنامه دوست قوم لُر(بختیاری و لرستانی) بر پایداری زبان پارسی تاثیر بسیار داشته اند. برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک کلیک کنید. شاهنامه، قوم لر و بزرگداشت حکیم فرزانه توس ابوالقاسم فردوسی
پاسداری از حقوق حیوانها در همین دو بیت از شاهنامه به روشنی آشکار است. این در حایی است که ما ایرانیان با شکارهای بیرویه و شکستن حریم زندگی آبزیان و غیر آبزیان هر گونه ستم را که خواستهایم بر زیستگاههای آنها وارد کردهایم.
آنچه که بر سر گوزن زرد ایرانی آمده، آتش زدن تالاب پریشان که به از میان رفتن گونههای فراوان جانداران بومی و کوچنده شد و یا بحران زیست محیطی کشند قرمز که زاییده پسماندهای کارخانهها بوده و به مرگ ماهیان بسیاری انجامید و نیز این اواخر آنچه بر سر پارک ملی کویر که زیستگاه یوزپلنگ و گورخر ایرانی بوده است، و پیشبینی ویرانی بخشی از جنگل بلوط شهرستان کازرون، همه گواه نابردباری برخی از نامردمان است که وصفشان این سخن فردوسی است :
نه گویا زبان و نه جویا خرد
ز خار و ز خاشاک تن پرورد
چو جایی بپوشد زمین را ملخ
برد سبزی کشتمندان به شخ
تو از گنـــــج تاوان او بازده
به کشور زفرمـــوده آواز ده
سرودههای زیر نشان از اهمیت فراوان مردم آن زمان به داشتن هوای پاک، گیاهان و جانداران دارد :
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد باد
که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرون لاله و سنبل است
هوا خوشگوار و رمین پرنگار
نه سرد و نه گرم و همیشه بهار
دی و بهمن و آذر و فرودین
همیشه پر از لاله بینی زمین
نوازنده بلبل به باغ اندرون
گرازنده آهو به راغ اندرون
دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن در مورد توجه به فردوسی و شاهنامه در جامعه ایران مطلبی نوشته و نکات جالبی را مطرح کرده اند. پیشنهاد می کنم مطلب عجم زنده کردم بدین پارسی – تحقیق شاهنامه یا فردوسی را مطالعه فرمایید.
آرزوی آبادانی همیشگی سرزمین ایران، آرزویی است که همه ایرانیان پاک سرشت امروزه در سر میپروراند و دوستدار هوایی پاک و زمینی سبز و دریایی زلال هستند. فردوسی بزرگ در شاهنامه پس از سرودن اشعاری در زمینه آفرینش جهان میگوید:
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد به کردار روشن چراغ
ببالید کوه آبها بر دمید
سر رستنی سوی بالا کشید
زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بود و سیاه
ستاره برو بر شگفتی نمود
به خاک اندرون روشنایی فزود
گیا رست با چند با چند گونه درخت
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
شاه بیتهای شاهنامه در پاسداری از طبیعت آنجاست که پس از بیان چگونگی آفرینش جهان میفرماید:
پدید آمد این گنبد تیز رو
شگفتی نماینده نو به نو
چو خواهی که یابیز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
نگه کن بدین گنبد تیز گرد
که درمان ازویست و زویست درد