سید غفار حسینی، یکی از پیشتازان طرح دیدگاههای نو در عرصهی جامعهشناسی هنر و بهویژه جامعهشناسی ادبیات بود.
وب سایت روزالیگودرز با هدف معرفی اهل فرهنگ الیگودرز به مردم و بویژه جوانان و نسل های آینده اقدام به انتشار زندگینامه شعرا و نویسندگان الیگودرز نموده است. آنچه در پی می آید زندگینامه زنده یاد غفار حسینی است که توسط تیم تولید محتوای وب سایت روزالیگودرز تهیه شده است.
سید غفار حسینی در ۱۲ فروردین ۱۳۱۲ در روستای فرج آباد از توابع الیگودرز – استان لرستان – و در خانوادهای کشاورز و تنگدست چشم به جهان میگشاید. پدرش سید بود و کشاورز بود و در روستا فردی محترم محسوب میشد.
در آغاز نوجوانی دل از روستا برمیدارد و رنجور از فقر و تنگدستی و برای یافتن روزگاری بهتر رهسپار شهر الیگودرز میشود. ولی یافتن بیشتر در شهر، جز توهمی بیش نیست. شهر، فقر را بیشتر جلوه میدهد و غفار برای تأمین معاش به هر کار مشروعی هر چه قدر سخت، تن میسپارد. خدمتکاری میکند، شاگرد بقال محله میشود، و با تحمل همهی دشواریها در کنار کار، به اکابر میرود تا سواد اولیه را به جایی برساند.
غفار حسینی ۱۴ ساله است که راهی آبادان میشود و در پالایشگاه به کار میپردازد. چندی بعد کارگر روشنفکر و انگلیسیخواندهی تلمبهخانههای اهواز و آبادان در کنکور دانشگاه تهران شرکت میکند و پس از قبولی در رشتهی ادبیات انگلیسی در دانشکدهی ادبیات، نام مینویسد.
از سال ۱۳۴۵ پس از به پایان رسیدن دوران دانشگاه، کار فرهنگی غفار حسینی آغاز میشود؛ شعر میگوید، نقد تئاتر و مقاله مینویسد و ترجمه میکند. در سال ۱۳۴۸ فوق لیسانس خود را در رشتهی جامعهشناسی میگیرد و به عضویت کانون نویسندگان ایران درمیآید و در دانشکدهی هنرهای زیبا به تدریس جامعهشناسی هنر میپردازد.
غفار حسینی در سال ۱۳۵۵ رهسپار پاریس میشود و داناییهای خود را افزایش دهد. عاقبت در سال ۱۳۶۰ در دانشگاه سوربون به دریافت درجهی دکترا در جامعهشناسی نایل میشود.
با وقوع انقلاب غفار به ایران باز میگردد. چیزی نمیگذرد که دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی بسته می شوند. او نیز چون بسیاری از استادان بیکار میشود و از نو به پاریس باز میگردد.
او در پاریس به فعالیت در کانون نویسندگان ایران در تبعید میپردازد. در میانهی سالهای ۷۰-۱۳۶۲ به کارهای پژوهشی خود میرسد. شعر میسراید و مقاله مینویسد و ترجمه میکند.
بعد از هشت سال تاب او برای زندگی در غربت به پایان میرسد. در سال پایانی اقامت در فرانسه یک مغازهی روزنامهفروشی در حومهی پاریس بر پا میکند و میکوشد تا به اوضاع مالی خود سر و سامانی دهد.
این مشغلهی تمام وقت، او را از نوشتن و پژوهش دور میکند. هر بار که از او میپرسند: «در چه حالی؟» میگوید: «دستهایم در لجن است».
در چنین شرایطی به ایران بازمیگردد و به کار نوشتن و ترجمهی کتاب میپردازد و با شاعران و نویسندگان دیگر در نوسازی کانون نویسندگان شرکت میکند.
غقار حسینی دو سه سال بعد برای دیدار فرزندانش مانلی و مزدک چند هفتهای به پاریس رفته و پس از چند ماه به ایران برمیگردد و ۲۶ روز بعد از بازگشت نهاییاش مطابق گزارش رسانه های وقت در ۲۰ آبانماه سال ۱۳۷۵ بنابر اظهارات پزشکی قانونی به دلیل سکته مغزی در آپارتمان کوچک جهان فانی را ترک می کند.
شهرستان الیگودرز دیار آبشارهای زلال و قله های سر به فلک کشیده ای است که در همسایگی آسمان عمر می گذرانند، این دیار زرخیز، مهد پرورش شاعران شیرین سخن و صاحب نام بزرگی می باشد. وب سایت روزالیگودرز برای معرفی این بزرگان خلاصه ای از زندگینامه آنان را منتشر کرده است. برای آشنایی با شعرای الیگودرز از این صفحه دیدن فرمایید: شعرای الیگودرز
حاصل کار نوشتن سید غفار حسینی در طی سال های عمر مقالات و کتبی است که در زیر به آنها اشاره شده است:
۱- مقالات منتشر شده در مجلات (منبع پرتال علوم انسانی)
۲- آثار منتشر شده
تحول در باب رابطهی هنر با جامعه نیز نتیجهی فعالیت و آثار سید غفار حسینی است
- خون سفید شمشیر (مجموعه شعر)
- شهر کوچک ما (نوشتهی مادموازل اولی)
- تاریخ ترکان آسیای میانه (نوشتهی و. بارتولد)
- هنر و جامعه (نوشتهی رژه باستید)
- جامعهشناسی رمان (نوشتهی گلدمن)
- ساختسرای سلطانی، مجموعهی شعرهای ریتسوس
- هفت جلد کتاب از مجموعــهی نسل قلم (ترجمه)
چنانچه نظری در خصوص مطلب دارید یا مطلب مستقلی در این خصوص دارید می توانید از طریق لینک زیر برایمان ارسال کنید. تماس با ما
آماده سازی برای انتشار در وب سایت روزالیگودرز : منوچهر بسحاق
برای پیوستن به صفحه اینستاگرام روزالیگودرز بر روی لینک زیر کلیک کنید.