فرزانه شاهسواری شاعر غزلسرا، مربی ادبی ، مدرس مراکز آموزش عالی و عضو انجمن ادبی فردوسی الیگودرز است که مجموعه شعری با عنوان «گل ها پرنده اند» را به چاپ رسانده است.
وب سایت روزالیگودرز با هدف معرفی اهل فرهنگ الیگودرز به مردم و بویژه جوانان و نسل های آینده اقدام به انتشار زندگینامه شعرای الیگودرز نموده است. آنچه در پی می آید زندگینامه فرزانه شاهسواری است که به درخواست وب سایت روزالیگودرز و به قلم ایشان تهیه شده است.
اینجانب فرزانه شاهسواری زاده ی نیمه شهریور ۱۳۶۰ در شهرستان الیگودرز می باشم. در دوره راهنمایی به طور اتفاقی متوجه طبع شعرم شدم و ماجرا ازین قرار بود که معلم پرورشی متن سرودی را بمن داد که تمرین کنم .
من آن متن را گم کردم و نگران از برخورد معلم پرورشی شروع به نوشتن شعری با آن موضوع کردم.
فردایی آن روز خانم معلم باور نمی کرد شعر را خودم سروده ام و پس از اینکه با توجه به انشاهای گذشته ام حرفم پذیرفت، مرا به مسابقات شعر دانش آموزی هدایت کرد و من هرسال جزو برندگان شهرستانی و استانی مسابقات شعر می شدم و سه بار به مسابقات کشوری راه یافتم.
بعد از اتمام دبیرستان در دانشگاه گلپایگان روانشناسی خواندم و سپس در مقطع ارشد همان رشته ادامه تحصیل دادم.
از سال ۱۳۸۹تا کنون به عنوان مدرس دروس روانشناسی در دانشگاه های مختلف شهرستان از جمله پیام نور، پرستاری و علمی کاربردی مشغول به تدریس هستم.
از سال ۱۳۹۵به عنوان مربی ادبی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان الیگودرز همکاری می نمایم و به کودکان و نوجوانان علاقمند به حوزه های ادبی ، شعر و داستان و نوشتن خلاق می آموزم.
در خصوص سوابق ادبی باید بگویم از سال ۱۳۸۵ عضو انجمن ادبی فردوسی الیگودرز شدم و سالهاست که چهارشنبه ها ساعتی را فارغ از هیاهوی جهان در این انجمن می گذرانم.
با توجه به علاقه و استعداد ذاتی ام در تشخیص وزن شعر بدون آشنایی با علم عروض،اشعار اولیه ام بصورت کلاسیک و معمولا در قالب غزل سروده شد، اما در سالهای اخیر اشعاری با قالب سپید سروده ام که مورد توجه محافل شعری واقع شده است.
موضوع اشعارم بیشتر در حوزه آیینی و اجتماعی می باشند و در طی سالهای مختلف فعالیت ادبی برگزیده کنگره های مختلفی در سراسر کشور بوده ام.
فعالیت های ادبی فرزانه شاهسواری در مجامع و کنگره های ادبی:
- داور کنگره استانی شعر عاشورا.
- داور کنگره استانی شعر رضوی
- دبیر علمی جشنواره شعر دفاع مقدس لرستان .
- برگزیده کنگره سراسری شعر عاشورا«حنجره های سرخ» دو دوره.
- برگزیده کنگره سراسری شعر« غدیر در آیینه» دو دوره.
- برگزیده کنگره سراسری شعر علوی ساری.
- برگزیده کنگره سراسری شعر عاشورایی قروه دو دوره.
- برگزیده کنگره شعر طنز منطقه ای لبخنده.
- برگزیده کنگره منطقه ای شعر« نخل و کارون»شوشتر.
- برگزیده کنگره سراسری شعر کوتاه پیامکی اندیمشک.
- برگزیده مسابقه سراسری شعر پیامکی رضوی .
همچنین برگزیده کنگره های مختلف استانی و دانشجویی بسیاری بوده ام که ذکر آنها از حوصله این نوشته خارج می باشد.
خانم فرزانه شاهسواری سروده ای را با صدای خودشان دکلمه و برای انتشار در اختیار ما قرار داده است. برای شنیدن این شعر با صدای شاعر کلیک کنید:
در حوزه چاپ و نشر آثار،کتاب مشترکی از بنده و جمعی از بانوان کشور با عنوان «یک اتفاق شاعرانه» سال ۹۷توسط انتشارات الف چاپ شد و بعد از وسواس فراوان جهت چاپ اشعارم به طور مجزا کتابی با عنوان «گلها پرنده اند…» در سال ۱۳۹۸توسط انتشارات فصل پنجم« ناشر اختصاصی شعر» منتشر شد که مجموعه ای از اشعار آیینی اینجانب می باشد.
اشعار انتخاب شده برای این کتاب اکثرا برگزیده کنگره های معتبر کشوری می باشند و بارها توسط اساتید گرامی انجمن ادبی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.
همچنین اشعار مختلفی از بنده به طور پراکنده در کتاب هایی همچون «صورت پیوند جهان»، «زیست در من جمعی» ، «به رنگ صلح»، «بنمار» ، «خواب گردها » ، «گلوی گلگون » به چاپ رسیده است.
به علاوه اشعارم در برخی رسانه ها از جمله روزنامه هایی همچون ستاره صبح، دریا کنار بوشهر، چشم انداز روشن بوشهر ، روزنامه ابراز و… چاپ گردیده است.
همچنین شعری از کتاب گلها پرنده اند ،توسط آقای حمیدرضا شکار سری در روزنامه همدلی ، شماره ۱۳۹۹،شنبه ۳۰فروردین، صفحه ۸ مورد بررسی قرار گرفته است.
شهرستان الیگودرز دیار آبشارهای زلال و قله های سر به فلک کشیده ای است که در همسایگی آسمان عمر می گذرانند، این دیار زرخیز، مهد پرورش شاعران شیرین سخن و صاحب نام بزرگی می باشد. وب سایت روزالیگودرز برای معرفی این بزرگان خلاصه ای از زندگینامه آنان را منتشر کرده است. برای آشنایی با شعرای الیگودرز از این صفحه دیدن فرمایید: شعرای الیگودرز
به منظور آشنایی مخاطبان سایت روزالیگودرز در زیر نمونه هایی از اشعار بانو فرزانه شاهسواری را با هم مرور می کنیم.
«زمستان»
چقدر ببافم چقدر؟
شال
خیال
شعر
دروغ.
هر چه می بافم/
کفاف این هوا را نمی دهد/
هیزمی از جهنم
می گذارم وسط این یخبندان./
نباید بین خودمان بماند/
این زمستانی که قصد کرده/
روزگار سرخرگ هایمان را سیاه کند/
گره دستانمان را قیچی….
بین خودمان بماند/
بهار که بیاید/
فقط شال می بافم/
که بپیچیم دور گردن زمستان و/
به آب شدنش /
بخندیم.
———————————————————————————————-
«قایم موشک»
ظهر یکی از همان روز ها/
که خورشید/
لب هایش را گذاشته بود/
روی لب های تفتیده ی خوزستان/
قرار شد بازی کنیم./
پدرم قایم نشد/
اما موشک روی دیوار خانه چشم گذاشت/
و بی آنکه بشمارد تا ده/
حتی تا پنج/
حتی تا سه/
همه را پیدا کرد:
پدر
مادر
و مریم را/
که اصلا بازی بلد نبود.
……….
حالا سال هاست/
مادر قایم شده زیر خاک/
مریم توی چادر مشکی/
پدرم قایم می شود/
از موشکهای کاغذی محمد/
پسر هشت ساله ی همسایه/
من اما /
موشک می شوم/
که /
بخورم به دیوار جنگ….
———————————————————————————————-
غزلی برای کودکان کار…
نفرین به آنکه پشت نگاهت غم آفرید
مارا برای دیدن تو آدم آفرید!!
تا از چراغِ قرمز بغض تو رد شدیم
چشمانمان حضور تو را مبهم آفرید
ویفر ،دعا،آدامس، جهان تورا فروخت
اشکت چکید و فاجعه را نم نم آفرید
زخم زبان رهگذران بردلت نشست
حسرت برای قلب ظریفت سم آفرید
رویای تاب و سرسره دارد سرت هنوز
باید برای کودکی ات مرهم آفرید
مارا ببخش ساقه ی ترد فرشته وار
دنیا اگر که سهم دلت را کم آفرید
چنانچه نظری در خصوص مطلب دارید یا مطلب مستقلی در این خصوص دارید می توانید از طریق لینک زیر برایمان ارسال کنید. تماس با ما
آماده سازی برای انتشار در وب سایت روزالیگودرز : رژان بسحاق
دانشجوی کارشناسی حقوق