روز معماری در ایران ۳ اردیبهشت (۲۳ آوریل) هر سال، مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی است.
این روز را نباید با روز جهانی معماری (نخستین دوشنبه ماه اکتبر در هر سال) اشتباه گرفت.
تاریخچه روز معماری
سال ۱۳۸۳ انجمن مفاخر معماری ایران مراسمی را در روز ۳ اردیبهشت مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی برپا کرد و پیشنهاد کرد تا این روز به نام روز معماری شناختهشود.
این مراسم در سال ۱۳۸۴ تکرار شد. سال ۱۳۸۵ همزمان با درگذشت سید هادی میرمیران در روز ۲۹ فروردین -که خود از پیشنهاد دهندگان تعیین روزی به نام روز معمار بود- بنا شد تا در روز ۳ اردیبهشت مراسمی برای اعطای جایزه میرمیران برگزار شود.
نخستین دوره اعطای این جایزه از سال ۱۳۸۶ برگزار شد. سال ۲۰۰۹ از سوی یونسکو به نام سال بزرگداشت شیخ بهایی نامگذاری شد و از این سال (۱۳۸۸) روز ۳ اردیبهشت بهطور رسمی به عنوان روز معماری در ایران پذیرفتهشده و در تقویم رسمی ایران نیز از سوی دولت ثبت شد.
هر ساله در این روز مراسم و همایشهایی در رابطه با معماری یا بزرگداشت معماران در مجامع فرهنگی و هنری و علمی ایران برگزار میشود.
شیخ بهایی کیست که اولین با روز معماری (روز معمار ایرانی) با سالروز تولد او برگزار شد؟
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی (زادهٔ ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی در بعلبک، درگذشته ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان) همه چیزدان ، حکیم، علامه فقیه، عارف، منجم/ستارهشناس، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار سده دهم و یازدهم هجری است.
او در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات دانایی داشت، در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی، هنر و فیزیک بر جای ماندهاست.
به پاس خدمات او به علم ستارهشناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ که مصادف با سال نجوم میبوده نام شیخ را در لیست مفاخر ایران ثبت کرد. وی از دوستان نزدیک میرداماد بود.
پیش از سال ۱۳۸۸ تولد شیخ بهایی به عنوان روز معماری گرامیداشته میشد، اما پس از آن ۳ اردیبهشت به عنوان روز معمار در تقویم ثبت و گرامیداشته میشود.
وب سایت روزالیگودرز لیستی از مناسبت های ماهانه را در مطلبی مجزا و به تفکیک هر ماه فراهم کرده است. برای مشاهده مناسبت های هر ماه از این مطلب بازدید فرمایید. تقویم سال ۱۳۹۹ هجری خورشیدی با مناسبت ها و تعطیلات
تاریخ معماری در ایران
معماری از قدیمی ترین هنرها در ایران است. آثار برجای مانده از معماری نشان دهنده آن است که ایران از کانونهای نخستین شهرسازی، سدسازی و مهندسی بودهاست.
سابقه این هنر حداقل از ۵ هزار سال پیش از میلاد مسیح تا عصر حاضر نمونههای فراوانی از سوریه تا هندوستان شمالی و کنارههای چین، از قفقاز تا زنگبار پراکندهاست و از تنوع خاصی برخوردارند.
به طوری که یکی از معماران آمریکایی به نام پوپ در این زمینه نوشتهاست که بناهای ایرانی گوناگون است. از کلبههای دهقانی و قهوهخانه و کوشکها گرفته، تا زیباترین و با شکوهترین ساختمانهایی که در جهان وجود دارد.
آثار معماری ایران بیش از هر چیز مذهبی هستند و دارای خصلت نیایشی میباشند. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیه، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معماری ایران انعکاس واضحی دارد.
با وجود اینکه در طی دورانهای مختلف تحولات چشمگیری داشتهاست، دارای ویژگیهای خاصی است که این اصول حفظ گردیدهاست. این آثار را میتوان در ادوار تاریخی مختلف بررسی کرد.
علیرغم وجود نشانه هایی از معماری در ایران در دوران گذشته اما همواره این سوال مطرح می شود که آیا ایرانین با هنر معماری به طور سیستماتیک آشنا بوده اند؟
برای پاسخ به این سوال کمتر مدارک مکتوب تاریخی در کتب پیشین ایرانیان یافت می شود.
به همین دلیل برخی پژوهشگران به سراغ یافتن نشانه هایی از وجود هنر معماری در میراث ادبی ایران رفته اند.
سعدی و معماری
در سخن سعدی اشاره مستقیمی به معماری نمی بینیم. اما او معمار برجسته کلمات و فضاسازی ادبی است. هر حکایتی را که بیان می کند ابتدا فضاسازی بی نظیر و معمارگونه ای انجام داه تا مخاطب در حال و هوای آن فضا قرار گیرد، سپس حکمت مورد نظر را ذکر و ارائه می نماید.
حافظ و معماری
یکی از این افراد امیررضا پوررضایی است که تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و نتایج آن در ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شده است.
وی به دنبال این است که نشان دهد معماری در ایران از توجه ویژه برخوردار بوده است . این توجه به حدی بوده است که شعرا و نویسندگان در آثار خود به آن پرداخته اند.
از نظر رضایی حافظ یکی از این بزرگان است که در غزلیات خود به هنر معماری بسیار اشاره کرده است.
وی ابتدا سوالاتی به شرح زیر را مطرح می نماید:
آیا شخص حافظ، معماری، البته به معنای معماری خوب، را می شناخته است؟ چه ارزشی برای معماری خوب قائل بوده است؟ با چه مشخصه هایی از آن یاد کرده است؟ آیا از معماری و مفاهیم آن برای بیان منظور خود بهره برده است؟ و سوالات دیگری از این دست می تواند درباره معماری برای ما مطرح باشد.
وی سپس با اشاره به ابیاتی از غزلیات حافط نتیجه می گیرد که وجود معماری در ایران سبب شده است که این شاعر با اصطلاحات و تکنیک های معماری آشنا و از آنها در اشعارش بهره برد.
بخشی از سخنان وی به شرح زیر است:
ویران سرای دل را گاه عمارت آمد
در راه جام و ساقی مهرو نهاده ایم
تا به میخانه پناه از همه آفات بریم
رواق و طاق معیشت چه سربلند و چه پست
مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبی است
هوای مجلس روحانیان معطر کن
به بام قصر برآ و چراغ مه برکن